عصبانی نیستم یک چالش اجتماعی
نوید یه دانشجوی کرد ستارهدار است که بعد از سالیان درس قرائت و زحمت کشیدن , غیر از ستاره , همکلاسیاش در کالج و مامان پیرش در کردستان چیز دیگری ندارد . وی نیز برنا دیگری است که منزل خویش را به آرزو یک معاش خوبتر رها کرده و برای فردایی خوبتر جنگیده و در غایت تهران اورا بلعیده است . برای اکثری از جوان ها , نوید فراوان آشناست و بدون شک گوشهای از اورا در خویش پیدا میکنند . البته نوید یک تیپ کاراکتر نیست . وی نماینده مهاجران , دانشجوها یا این که قشر خدمتکار نیست . وی یک برنا اهل ایران است که از کلیه جا تردشده , شیفته است و آرزو چندانی به معاش ندارد .
عصبانی نیستم!» حکایتی نسلی است که چارهای از کشتن معاش در وجودش ندارد
رضا درمیشیان به نیکی از شعارسرایی و جانبداری خودداری نموده است و به نوید و زندگیاش اهمیت داده است . فیلم عصبانی نیستم» همت کرده تا جهان را از حیث آشفته و خشمگین نوید نشان دهد و به تماشاگر بفهماند که چرا جوانی نظیر نوید چنین احساساتی داراست . خوف و خودسانسوری نوید پیشین از ستارهدارشدنش اکنون جای خویش را به درماندگی دادهاند . آقای پزشک معالج روانپزشک با صدای خسته , بیروح و پیرش در واقع بیان کنده لحن جزو جامعه علیه جوانی مثل نوید است . نقص نوید خیر با قرص حل میشود و خیر پیامهای مثبت و انگیزشی آقای پزشک و ستاره و آیا ابدا برای شخصی مثل نوید , چه بسا سوای در حیث تصاحب کردن ستارهداربودنش , امیدی هست؟
اگر چه گفته شد که نوید نماینده قشر و گروهی نیست و تیپ کاراکتر نیز نیست , البته به خیر میتوان اشخاص متعددی نظیر اورا پیدا کرد . نوید از نسلی است که مهمترین دوران زندگیاش با بدترین دوران ی کشورایران هم زمان شدهاست و فیض این دوران فسادی است که کلیه طرق ممکن برای یک شخص سلامت را بسته است . اگرچه فیلم قضاوت نمی کند و چه بسا پسر برنا صاحب و مالک ساختمان بلند هم بشر بدی نشان داده نمی شود , البته جواب بدین سوال که جوانی نظیر نوید برای معاش کردن بایستی چه کند» را نمیدهد و تماشاگر خویش را به یافتن جواب ترغیب می نماید . نکته مثبت دیگر فیلم عصبانی نیستم» این است که تمام قشرها جامعه را قادر است به تاءمل وا داراست و از لحاظ سنی , گروهی را مورد انگیزه قرار نمیدهد . نوید عصبانی نیستم» جوانی آرمانگرا بوده که به دلیل جبر جامعه به مرز جنون رسول میگردد و تلنگری به کسانی میزند که یا این که گوشهای از حالت نوید را تجربه کردهاند یا این که در به جنون کشیدن نوید»ها در جامعه نقش داشتهاند .
نوید هر چه مستأصلتر میگردد , اخلاق و رفتار مهاجمتری هم پیدا می نماید که در رابطهاش با ستاره نمود بیشتری داراست و اورا از یک شخص محترم درسمت یک شخص با واکنشهای کنترلنشده احساساتی و سرکش سوق می دهد .
فیلم عصبانی نیستم» چهرهای را نشان میدهد که دقیقا به عبارتی چیزی است که هر روز از مقابل چشمان تماشاگرش , چه بسا آن تماشاگر پولداری که امثال نوید را با کتک و سرکوفت بدرقه می نماید , میگذرد . هرچند 5 سال از ساخت فیلم عصبانی نیستم» میگذرد , ولی اکنون و هوای آن هنوز نیز به شدت ملموس است و نشان میدهد که فضای جامعه در صورتیکه تغییری نیز کرده , خوب تر نشده است . آخر و عاقبت آرمانگرایی درین جامعه چیست؟ غیر از این است که شخصی تحصیلکرده مثل نوید , به مرز بزهکاری می رسد و عقدههای انباشته شده در وجودش را به شکلی رقتبار خالی میکند؟ نوید صرفا شخص عصبانی باطن فیلم نیست , اگرچه هسته اساسی فیلم است . در واقع , کشف کردن شخصی که عصبانی نباشد عمل رنج است , چه بسا در شرایطی که مثل ستاره بتواند خویش را در اختیار گرفتن نماید .
درباره این سایت